چگونه همدلی موثر داشته باشیم
مقدمه
در این مقاله قصد داریم درباره همدلی و نقش مهم آن در کوچینگ با هم صحبت کنیم. شاید بارها و بارها با این واژه روبه رو شده باشیم، اما آیا به درستی با مفهوم و کاربرد آن در تعاملات و ارتباطات روزانه خود آگاهی داریم؟ چه قدر از اهمیت نقش همدلی در بهبود روبط بین فردی مان در محیط خانواده، کار، بین دوستان و سایر اجتماعاتی که با آن ها در تعامل هستیم، آگاهیم؟ بیاید در کنار هم، در این مقاله نگاهی بندازیم به تعریف همدلی و ابعاد مهمی که این واژه پر رمزوراز و کاربردی در زندگی ما می تواند داشته باشد.
١-١ : تعریف همدلی
همدلی در دو سطح شناختی و هیجانی مطرح می شود و به بیان ساده، توانایی سفر به درون طرف مقابل و درک احساسات و هیجانات او، تعبیر می شود تا بتوانیم احساسات و معنای درست کلمات او را درک کنیم و با جست و جوی درونش، دنیای او را از درون خودش کشف کنیم بدون هیچ قضاوتی. (سایت متمم)
در دنیای پرتلاطم امروزی، اضطراب و استرس جز جدانشدنی از زندگی همه ماست و مهارت همدلی در مقابله با نگرانی ها و تعارض ها، توانایی درک احساس و تجربه دیگران، خوب گوش دادن به آن ها بدون هیچ قضاوت و پیشداوری، باعث ایجاد حس مثبت، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس، بهبود روابط بین فردی، بهبود و گسترش روابط و کمک به تصمیم گیری بهتر می شود.( دهقانی سیمین تاج، سایت دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی شیراز: همدلی چیست و چگونه می توان مهارت همدلی را افزایش داد؟ ).
اگرچه همدلی به عنوان مهارتی اکتسابی در نظر گرفته می شود و می توان آن را در هر دوره ای از زندگی آموخت؛ پژوهش های علمی ثابت کرده اند- طبق پژوهشی انجام شده بر روی ۲۶۰دانشجوی پرستاری ساکن در خوابگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران- که بین سبک دلبستگی ایمن با همدلی، همبستگی مثبت و بین سبک دلبستگی نا ایمن با همدلی، همبستگی منفی معنادار وجود دارد.(خدابخش، محمدرضا؛رابطه سبک های دلبستگی با همدلی در دانشجویان پرستاری، مجله نشریه پرستاری ایران؛ نشریه علمی- پژوهشی پایگاه مرکز اطلاعات جهاد دانشگاهی تهران، ش ٧٧ ، ص٤۰-٤٩ ،شهریور١٣٩١ ).
طبق آمارهای علمی، همدلی در برخی اختلال های روانی همچون اختلال خودشیفتگی یا اختلال شخصیت ضداجتماعی، کمتر دیده یا بعضا دیده نمی شود. در یکی از پژوهش های انجام شده، نتایج نشاندهنده وجود همدلی عاطفی کمتر در افراد دارای شخصیت ضداجتماعی بود که این امر به دلیل وجود نابهنجاری های مغزی و درک نادرست آنان از هیجان های مختلف در چهره افراد و نیز سبک دلبستگی نا ایمن آن ها در مقایسه با افراد جرات ورز بیان شد. اما همدلی شناختی، در دو گروه تفاوت چندانی نداشت. (پرتال جامع علوم انسانی و نیز خردمند، سعید و دیگران، مقایسه همدلی شناختی و عاطفی، در دو گروه دارای سبک شخصیت جرات ورز و ضداجتماعی، مجله تازه های علوم شناختی؛ نشریه علمی-پژوهشی پایگاه مرکز اطلاعات جهاددانشگاهی تهران، ش ٣ ، ص ١١٤ -١٢٦ ، پاییز ١٣٩٧ ).
۱-۲: همدلی و مغز انسان
براساس پژوهش های حوزه نوروساینس، قسمت اصلی مغز برای تحلیل حس همدلی، در ناحیه کرتکس سربرال قرار دارد و تقریبا در محل اتصال لوب های آهیانه ای ، گیجگاهی و فرانتال واقع شده است.در واقع این قسمت از مغز، مسیول تشخیص حالت هیجانی و درک و همدلی است.
Psychologytoday.com
همدلی و اثرات آن از طیف زیادی برخوردار است و همین امر، چه بسا گواهی بر اثربخشی و سودمندی همدلی بر زندگی روزانه ما باشد. همدلی در هر سنی، اثرات مثبتی بر مغز می گذارد و باعث شکوفایی فرد می شود. همدلی حتی در کاهش علایم بسیاری از بیماری های جسمانی و کاهش درد می تواند موثر واقع شود. یادمان باشد همدلی با همدردی تفاوت دارد که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
۱-۳: تفاوت همدلی و همدردی
چدی پیش در سایت دویچه وله، در مورد تفاوت همدلی و همدردی مطلبی خواندم که نوشته بود، همدردی حال جهان را نه تنها بهتر نمی کند بلکه می تواند منجر به افسردگی شود. در حالیکه، همدلی باعث بهبود حال افراد می شود و اثرات مثبت بسیاری دارد. استرس ناشی از همدردی به گفته تانیا زینگر، دانشمند علوم اعصاب شناختی موسسه پژوهشی ماکس پلانک، به هیچ کسی کمکی نمی کند، برعکس، همدلی باعث ایجاد تاثیر یا تغییر مثبت بر وضعیت فرد شده و احساسات و هیجاناتش شنیده می شود. درک شدن بدون قضاوت از مهم ترین خواسته هر انسانی جدای از نژاد، دین، سن، باور یا هر چیز دیگری است. با همدلی دقیقا بخش هایی از مغز که مرتبط با حس پاداش دادن است فعال می گردد که فعال شدن این بخش از مغز، تاثیر شگرفی بر سلامت جسمانی و روانی فرد می گذارد. از دیگر فواید همدلی، ترشح هورمون اکسی توسین و دوپامین در مغز است که باعث ایجاد شادمانی، رضایت و تعلق خاطر و امنیت در فرد می شود.
۱-۴: ارتباط نظریه ذهن و همدلی
طبق نظریه ذهن ، توانایی تفاوت قایل شدن بین نیات، احساسات، خواسته ها و باورهای خود و دیگران اصلی ثابت شده است.درواقع نظریه ذهن برپایه اشاره به ظرفیت شناختی که باعث معنادار شدن و قابل درک شدن رفتارهای دیگران می شود، اشاره دارد. اگرچه پژوهش های نوین، در مورد نقص های نظریه ذهن در افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی، اسکیزوفرنی، کودکان اتیستیک، سندرم آسپرگر و … مواجه شده اند، اما این نظریه همچنان می تواند کاربردهای خاص درمانی خود را بر روی افرادی که با تشخیص اختلال از سوی روان شناسان مواجه نیستند داشته باشد. برای مثال، نظریه ذهن بر رشد همدلی در زوجین و افزایش رضایت زناشویی و بهبود تعاملات آن ها کاردبرد زیادی داشته، به نحوی که باعث بهتر شدن شرایط جسمانی، روانی و افزایش کیفیت رابطه زوجین و توانایی بازنمایی و درک درست حالات ذهنی آن ها از یکدیگر می شود. چه بسا مطالعات بیشتر در حوزه نورون های آینه ای دانسته های بیشتری را به روی پژوهشگران بگشاید. (خانجانی زینب؛ نظریه ذهن: تحول و رویکردها، نشریه پژوهش های نوین روانشتاختی ؛ فصلنامه علمی-پژوهشی پایگاه مرکز اطلاعات جهاددانشگاهی تهران، ش١٦ ، ص٨٥ -١١٥ ،زمستان ١٣٨٨ و نیز سایت
)researchgate
۱-۵: گوش دادن فعال و همدلی:
شنیدن با گوش دادن کاملا متفاوت است. حتما برایتان پیش آمده که در حال صحبت با یکی از دوستانتان، یکدفعه حواستان پرت شده یا بعضا منظور اور ا به درستی دریافت و درک نکردید و چه بسا به همینجا هم ختم نشده و دوستتان از شما دلخور شده باشد. شاید از خود پرسیدید: مگر من چه کردم، یا چی شد که دوستم از من ناراحت شد؟
شاید دلیل اصلی این اتفاق، دقیقا تفاوت همین شنیدن با گوش دادن باشد. گوش دادن فرایندی فعال است که براساس تصمیم اگاهانه و درک از پیام های گوینده یعنی دوست شما روی می دهد. پس لطفا گوشی تلفن خود را بردارید و این بار برای قراری ارتباط درست و بر اساس گوش دادن فعال با دوستتان قرار بگذارید و این بار احساس و حالت او را ببینید. تفاوت پشمگیری را تجربه خواهید کرد. مطمین باشید.
گوش دادن مهارتی شناختی و نیازمند یادگیری است. فرایندی که دقیقا در مغز شما رخ می دهد. موقع گوش دادن فعال، صرفا خود را درگیر واژگان نمی کنیم، بلکه در نگاهی عمیق تر، احساسات، هیجانات، لحن، مفهوم کلمات گوینده را درک می کنیم. به جای قضاوت کردن و تند تند جواب دادن، با ارامش و تمرکز گوش می دهیم تا حس همدلی را به او اننقال دهیم.

پیام های کلامی و غیرکلامی، از راه های نشان دادن توجه به گوینده و حرف های اوست.
تکان دادن سر، تماس چشمی (نه به صورت زل زدن)، لبخند زدن و… از پیام های غیرکلامی در جهت بازخورد دادن به طرف مقابل و درک احساسات و شرایط اوست که باعث ایجاد فضای صمیمی بین گوینده و شنونده و حس همدلی می شود. درنگی چند ثانیه ای، بعد از شنیدن حرف های مخاطب و بعد پاسخ دادن، باعث اثربخشی مکالمه و ایجاد حس ارزشمندی در شنونده می شود.
سوال پرسیدن، یادداشت برداری – به شرطی که مانع از تمرکز شما نشود- در گوش دادن فعال و دادن بازخوردهای مناسب به شنونده از راهکارهای تاثیرگذار هستند. اگر خوب گوش کنیم، خوب هم سوال می پرسیم و در جهت همدلی و درک مشکل و حرف های شنونده راحت تر قدم برمی داریم. یادمان باشد بسیاری از مشاجره ها در اثر عدم درک درست از واژگان یکدیگر در گفت و گوست. سوال خوب و قوی، زمانی که از کلمات دچار سوتفاهم می شویم می توانند بسیار راهگشا باشند. دقت در زبان بدن، در محاوره های حضوری هم عامل مهم دیگری در تحلیل منظور واقعی مخاطب به شمار می اید. سایت میگنا
تا حالا برایتان پیش آمده که به خاطر درگیری فکری، حواسپرتی یا بعضا باورهای ذهنی خودتان، به خوبی نتوانید حرف های طرف مقابلتان را درک کنید؟ به طوری که طرف مقابل در گفت و گو، احساس کند به خوبی از طرف شما درک نشده یا اصلا منظورش را به خوبی متوجه نشده اید؟
در چنین مواقعی چه حسی به شما دست داده؟ چه فکری به ذهن شما خطور کرده؟ اصلا واکنش طرف مقابل شما چگونه بوده است؟
گوش دادن فعال از مهم ترین و موثرترین موضوعات در اثربخشی و درک در مکالمات روزانه است که می تواند در ایجاد ارتباط موثر بین گوینده و شنونده اثر بسیار زیادی داشته باشد. گوش دادن فعال یا همان گوش دادن موثر، یک مهارت آموختنی است و می تواند حس همدلی شما را نسبت به گوینده افزایش دهد. یادمان باشد همواره بین شنیدن و گوش دادن تفاوت وجود دارد. گوش دادن امری یادگرفتنی و یک مهارت شناختی، فعالیت ذهنی و تحلیلی است
حفظ تمرکز برای درک عمق کلام گوینده و دریافت احساسات واقعی او و توجه همیشگی به پیام های کلامی و غیر کلامی روند مهمی در گوش دادن فعال محسوب می شود. متاسفانه به علت شیوع ویروس کرونا، گفت و گوهای رو در رو از بین رفته یا بسیار کم شده است. توجه به زبان بدن گوینده، در مکالمات رو در رو اثربخشی گوش دادن فعال را چندین برابر می کند.
وقفه چند ثانیه ای بعد از گوش دادن به صحبت های گوینده و بعد دادن بازخورد مناسب، حس درک شدن به فرد طرف مقابل می دهد و حضور شنونده را در طی گفت و گو بیشتر می کند.
سوال مناسب پرسیدن، قسمت مهمی از روند گوش دادن فعال است. سوالات می بایست با توجه به حرف های فرد گوینده باشد و به درک نیازها، خاسته و احساسات هرچه بیشتر او جهت بدهد. سوال پرسیدن درست و به جا این حس را به طرف مقابل می دهد که درک شده و از طرفی دیگر، باعث افزایش تمرکز شنونده در طول مسیر گفت و گو می شود .
۱-۶: یادداشت برداری و نقش آن در گوش دادن فعال:
سعی کنید صرفا به حافظه تان اعتماد نکنید. چه بسا ممکن است به هر دلیلی در طول جسه گفت و گو، دچار حواسپرستی یا اضطراب شوید و ناخواسته عمق کلام مخاطب را درک نکنید؛ این امر هم باعث پریشانی شما و هم ایجاد حس منفی در گوینده می شود.
پیشنهاد ما به شما، همراه داشتن قلم و کاغذ و یادداشت برداری در طول گوش دادن به حرف های گوینده است. فقط یاددتان باشد که یادداشت برداری ابزاری جهت بهبود تمرکز شماست و نباید باعث از دست دادن وقت یا هرامر دیگری که کیفیت گوش دادن شما را کم نماید، بشود.
درحقیقت یادداشت برداری باعث حس مهم بودن حرف های گوینده و افزایش تمرکز شنونده
در طول مسیرگفت و گو می شود. اگر جایی از گفت و گو احساس کردید به خوبی متوجه منظورگوینده نمی شوید یا واژه ای که به کاربرده برایتان مبهم هست، حتما از او بپرسید که دقیقا منظورش چیست؟ شفاف سازی و رسیدن به درک مشترک، امر مهمی در روند مکالمه است. از پیشداوری و قضاوت اجتناب کنید. با ذهنیت و باورهای شخصی خودتان، به حرف های طرف مقابل گوش نکنید تا تصمیم گیری غلطی نداشته باشید. ایجاد حس همدلی و گوش دادن فعال، چنان چه شرح داده شد، عوامل مهمی در جهت بهبود روابط ما تلقی می شوند، خصوصا در دنیای پرتلاطم امروزی. درک درست از احساسات دیگران باعث ارامش و حل بسیاری از مشکلات و گرفتاری های روزمره ماست. سایت متمم
۱-۷: گوش دادن فعال در کوچینگ:
در علم جذاب کوچینگ، ایجاد حس همدلی_ با تعریف و جنبه های مختلفی که از همدلی گفته شد- از صلاحیت های مهم در روند جلسات کوچینگ محسوب می شود. در مدل گرو که یکی از رایج ترین مدل های کوچینگ است چار سطح مهارت گوش دادن در جهت همدلی مطرح میشود.
مرحله اول شامل توجه و در واقع توجه کامل به مخاطب است. در مرحله دوم، درک کامل مساله گوینده بدون هیچ قضاوتی مطرح می شود. مرحله سوم نیز شامل تایید و پذیرش احساسات طرف مقابل است که از اهمیت بسیاری برخوردار است. مرحله چهار هم اشاره به درک درست از مساله مراجعه کننده و بیان سوالات عمیق و راهگشا است (سایت موسسه فراکوچ).
نتیجه گیری:
همدلی با همدردی تفاوت دارد. همدلی باعث درک احساس گوینده و ایجاد اثرات مثبت و حس بهبود و رضایت در او می شود. گوش دادن فعال یکی از راهکارهای همدلی است که مهارتی آموختنی است و اثرات بیشماری در بهبود کیفیت ارتباطات ما دارد. همدلی در کوچینگ از صلاحیت های مهم است و کوچ باید همواره در طی جلسه کوچینگ به این نکته مهم توجه کند.
مولف: مهساسلیمی دانشپذیر گروه چهل و دو در موسسه فراکوچ
موضوع: بررسی همدلی و نقش آن در زندگی روزمره
با احترام منابع در داخل متن ذکر شدند